رد شدن به محتوای اصلی

24 Notable Quotes By The Philosopher Hakim Orod Bozorg Khorasani That Might Reorient Your Line Of Thought


The one who interrupts you is not happy to hear what you have to say.
-The Philosopher Hakim Orod Bozorg Khorasani

They say that achieving peace is the ideal. It should be said that peace is like a bed at the top of a mountain. Will the climber always stay on it? Most of his life is spent in the foothills and slopes. In the hope of achieving a little peace and again the call of the heart and affection to another ascent.
-The Philosopher Hakim Orod Bozorg Khorasani

Humans have always made the circle of evil and vices smaller with their wisdom.
-The Philosopher Hakim Orod Bozorg Khorasani

Someone whose tongue moves before his thoughts should always be looking for new friends.
-The Philosopher Hakim Orod Bozorg Khorasani

A person with resentment also makes life difficult for his friends.
-The Philosopher Hakim Orod Bozorg Khorasani

If you are not in love with your work, your mind will get sick and in the end, your body will be burnout.
-The Philosopher Hakim Orod Bozorg Khorasani

Going to the people with bitterness comes only from the sick person.
-The Philosopher Hakim Orod Bozorg Khorasani

عکسنوشته انگلیسی سخنان استاد فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی A-33

What happened should be accepted, but what did not happen can be built at will.
-The Philosopher Hakim Orod Bozorg Khorasani

The comfort of others is part of our peace and well-being.
-The Philosopher Hakim Orod Bozorg Khorasani

Talk less with people who always ask you not to tell others.
-The Philosopher Hakim Orod Bozorg Khorasani

With extravagance, only wealth does not go away, time is worth more and it is destroyed.
-The Philosopher Hakim Orod Bozorg Khorasani

Express your words articulated and calmly.
-The Philosopher Hakim Orod Bozorg Khorasani

To reach a higher position, we must also learn forgiveness.
-The Philosopher Hakim Orod Bozorg Khorasani

Questioning is a good trait of a child, which we should carry with us for the rest of our lives.
-The Philosopher Hakim Orod Bozorg Khorasani

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

دوری جستن از اخبار بی ارزش و بعضا دروغ

ارد بزرگ فیلسوف برجسته کشورمان در مورد دوری جستن از اخبار بی ارزش و بعضا دروغ می گوید : روان خود را با خبرها و داده های نادرست به بند نکشیم . سایت فلسفه و نگاه ارد بزرگ http://falsafeheorodbozorg.blogspot.com

سخنان بزرگان از آوای ستاره - AWA Star

باید بر فریب حواس خود پیروز شویم . فردریش نیچه آنکه می تواند ، انجام می دهد،آنکه نمی تواند انتقاد می کند. برناد شاو مدیری که تنها به سود می اندیشد، مانند تنیس بازی است که به جای توپ ، چشم بر تابلو امتیازها دوخته است. ایچک آدیزس یک زندگی مطالعه نشده ،ارزش زیستن ندارد . سقراط همیشه بین خود و همسرت بازه ای را نگاهدار تا به خواری گرفتار نشوی . ارد بزرگ کسی که دارای عزمی راسخ است ،جهان را مطابق میل خویش عوض می کند. گوته بیش از حد لازم مهربان باش . جکسون بروان آنهایی که آمادگی برای پاسخگویی به تجاوز دشمن را با گفتن این سخن که : " جنگ بد است و باید مهربان بود ، درگیری کار بدیست" را رد می کنند ، ساده لوحانی هستند که خیلی زود در تنور دشمن خواهند سوخت . ارد بزرگ افسوس که جوان نمی داند وپیر نمی تواند. محمد حجازی چاپلوسی هم گوینده و هم شنونده رافاسد می کند. دیل کارنگی شناور بودن خرد آدم در جهان احساس به او میدان بروز و رشد هنر را داده است . ارد بزرگ معنی حیات را درزیبائی و قدرت اراده باید جستجو کرد. ماکسیم گورکی برای آنکه عمر طولانی باشد، باید آهسته زندگی کنیم. سیسرون دست

شیر زنان ایران

سه هزار نفر از خونریزان مغول در شهر زنگان ( نام زنگان پس از نام شهین به شهر زنجان گفته می شد ) باقی ماندند جنگ در باختر ایران باعث شد دو هزار و هفتصد نفر دیگر از سربازان خونریز مغول هم از شهر خارج شوند و بسوی مرزهای دور روان شوند در طی یک هفته 67 مرد میهن پرست زنگان کشته شدند رعب و وحشت بر شهر حاکم بود سربازان مغول 200 پسر زنگانی را بزور به خدمت خویش درآورده و به آنها آموزشهای پاسبانی و غیره می دادند . اما هر روز از تعداد مغول ها کاسته می شد در طی کمتر از 30 روز فقط 120 مرد مغول در درون شهر باقی مانده بود و کسی از بقیه آنها خبر نداشت . دیگر مردان مهاجم پی برده بودند که هر روز عده ایی از آنها ناپدید می گردد . بدین منظور تصمیم گرفتند از شهر خارج شوند . و در بیرون شهر اردو بزنند . با خارج شدن آنها از شهر هیاهویی در شهر برپا شد و همه از ناپدید شدن مهاجمین صحبت می کردند میدان شهر مملو از جمعیت بود پیر مردی که همه به او احترام می گذاشتند از پله ها بالا رفت و گفت : مردان زنگان باید از دختران این شهر درس بگیرند آنگاه رو به مردان کرد و گفت کدام یک از شما م