رد شدن به محتوای اصلی

کتاب سیصد جمله و بازار سنتی کتاب ایران در پایان راه

سیصد جمله

مجموعه ای از سخنان قصار و کوتاه
ارد بزرگ ، فردریش نیچه و جبران خلیل جبران

برای مطالعه کتاب به چهار لینک زیر مراجعه کنید

بخش نخست کتاب سیصد جمله از ارد بزرگ ، فریدریش نیچه و جبران خلیل جبران

بخش دوم کتاب سیصد جمله از ارد بزرگ ، فریدریش نیچه و جبران خلیل جبران

Orod Bozorg ارد بزرگ فردریش نیچه جبران خلیل خبران

سیصد جمله - ارد بزرگ ، فردریش نیچه و جبران خلیل جبران



بازار سنتی کتاب ایران در پایان راه


امروز صبح عازم مرکز شهر و فروشگاه های کتاب خیابان انقلاب شدم بازار نشر هم قسمتی از پیکره ناقص فرهنگی ماست . با چند ناشر و کتاب فروش صحبت کردم . یکی از آنها می گفت تجدید چاپ ها براساس تیراژ واقعی فروش کتاب نیست. کتابی را در دست گرفت و گفت این کتاب از نشر اول آن است که مربوط به سال قبل است اما هم اکنون چاپ یازدهم آن هم آمده و در بعضی از کتاب فروشی ها هست . به او گفتم چطور ؟ اگر این کتاب این قدر فروش داشته که به چاپ یازدهم رسیده پس شما چطور نسخه اولیه آن را می فروشید و او در پاسخ گفت مسئله همین جاست چون این تیراژ را مردم نخریده اند بلکه سازمان های دولتی خاص بر اساس افکار خود نسخه های بسیاری را پیش خرید می کنند و آن را به درون کتابخانه ها و مدارس و دانشگاهها پمپاژ می کنند و به این شکل هم در فروش ما تاثیر گذارند چون دیگر کسی کتابهای ما را نمی خرد . در واقع ما کتابی را عرضه می کنیم که پیشاپیش بازار مصرف آن اشباع شده است .


کتابفروش دیگری می گفت : کتابهای موجود در فضایی سالم و رقابتی وارد بازار نشر نمی گردد چون در بسیاری موارد لابی ها پشت پرده در فروش و پخش کتاب تاثیر گذار است و این گاهی به ناشرین و پژوهشگران ما لطمه جبران ناپذیری می زند .
سبد خرید کتاب محدود است و کتابهای بی کیفیت با استفاده از رانت های مختلف جای کتابهای خوب را می گیرد و در واقع اندک هزینه افراد را برای خرید و استفاده از آن نوع کتابها می بلعند .
یکی دیگر از فروشندگان گفت در همه جای دنیا خریدار به دنبال جدیدترین کتابها می آید اما در اینجا بخشی از فروش ما مربوط به کتابهای قبل از انقلاب و یا مواردی است که نشر دوباره کتاب متوقف شده است هزینه های ما آنقدر بالاست که نمی توانیم از این مقوله چشم بپوشیم .
هر چه بازار نشر الکترونیک ( البته رایگان ) داغ است بازار اصلی کتاب ایران را بسیار آشفته و بی نظم دیدم . با یکی از کتابفروشان که خود رایانه ی در مقابل داشت سر بحث نشر الکترونیک را باز کردم او می گفت به خاطر اقتصاد بیمار کشور و عدم توان خرید کتاب و همچنین سختی مسیر خرید ، خریداران با استفاده از سایت های توزیع کتاب رایگان مشکل خود را حل می کنند . او می گفت بسیاری از خریداران کتاب ما از شهرستانها می آیند که البته هر روز از تعداد آن ها کاسته می شود . خیلی از آنها امروز کتابهای مورد نیاز خود را از درون سایتهای دانلود کتاب تامین می کنند . او گفت بعضی از نویسندگان دیگر بخاطر سختی های انتشار کتاب ، نزد ناشرین نیامده و در وب سایتهای خود کتابشان را منتشر می سازند . از او پرسیدم چرا کتابهایی که در نشر الکترونیک با رقبت عمومی روبرو می شوند در بازار نشر سنتی جایی ندارند . او گفت بخشی از آن بخاطر نظارت و اعمال بیش از حد سلیقه در بخشهای ممیزی کتاب است بخشی دیگر به این خاطر است که نویسندگان کتابها نیازی به در آمد کم و دشوار کتاب ندارند . به او گفتم کتابهایی نظیر آرمان نامه ارد بزرگ روزانه هزاران بار دانلود می شوند اما در بازار نشر دیده نمی شوند او گفت برای همین است که بسیاری از ناشرین ما به پایان راه رسیده اند چون سرمایه خود را در جایی گذاشته اند که دست های بسیاری در آن هست و سیستم پخش معیوب موجود در برخورد با رانت ها توان چندانی برای دفاع از خود ندارد بطور مثال یکی از رایزنان فرهنگی کشورهای آسیای میانه چند روز پیش کتابهایی از دکتر اسلامی ندوشن ، ارد بزرگ و دکتر یاحقی را از من خواست که پاسخی برایش نداشتم جز دو سه نمونه کتاب . و او گفت گویا اینترنت از بازار به این عریض و طویلی پربارتر است .
کتابفروشی دیگر می گفت ترجیح می دهم به چاپ و توزیع کتابی بپردازم که عامه مردم بدنبال آن هستند بعضی از دوستان قدیمی به من می گویند حیف نام انتشارات شماست که پشت جلد کتابهایی عامه پسند بخورد اما خودم معتقدم تنها با این راه می توام مجموعه ام را نگهدارم .
کتابفروشی دیگر از دخالت انتشارات دولتی در روند نشر گلایه داشت و می گفت آنها با استفاده از امکانات دولتی وارد میدان رقابت با ما شده اند کتابهای آنها با قیمت هایی غیر واقعی وارد بازار نشر می شود و ما با کلی دردسر برای خرید و چاپ کتاب با کمترین سود هم نمی توانیم با آنها رقابت کنیم .


کتابفروشی دیگر می گفت بسیاری از ناشران حاضرند کتابهایشان را با چک های دراز مدت به ما بدهند تا بتوانند مخارج سنگین خویش را تامین کنند .
یک کتابفروش خرد هم می گفت ناشرینی را سراغ دارد که بجای نشر کتاب برچسب و پوستر شخصیت های سریال های تلویزیونی را منتشر می سازد و به این شکل بخشی از ضررهای خود را جبران می کند .
آنچه من در بازار نشر ایران دیدم فضایی خاکستری و تیره بود کتابهایی بسیار نفیس و زیبا با عناوینی طلاکوب شده اما بی مشتری !
تقریبا همه مجموعه ناشرین و کتاب فروشان ، بزرگترین مشکل خود را دخالت های سیستم دولتی در بازار نشر می دانستند و می گفتند تا ماهها پس از (( نمایشگاه کتاب )) بازار ما راکد و بی خریدار است و ناشرین بخش های دولتی و شبه دولتی کمر بخش خصوصی را شکسته اند .



نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

شیر زنان ایران

سه هزار نفر از خونریزان مغول در شهر زنگان ( نام زنگان پس از نام شهین به شهر زنجان گفته می شد ) باقی ماندند جنگ در باختر ایران باعث شد دو هزار و هفتصد نفر دیگر از سربازان خونریز مغول هم از شهر خارج شوند و بسوی مرزهای دور روان شوند در طی یک هفته 67 مرد میهن پرست زنگان کشته شدند رعب و وحشت بر شهر حاکم بود سربازان مغول 200 پسر زنگانی را بزور به خدمت خویش درآورده و به آنها آموزشهای پاسبانی و غیره می دادند . اما هر روز از تعداد مغول ها کاسته می شد در طی کمتر از 30 روز فقط 120 مرد مغول در درون شهر باقی مانده بود و کسی از بقیه آنها خبر نداشت . دیگر مردان مهاجم پی برده بودند که هر روز عده ایی از آنها ناپدید می گردد . بدین منظور تصمیم گرفتند از شهر خارج شوند . و در بیرون شهر اردو بزنند . با خارج شدن آنها از شهر هیاهویی در شهر برپا شد و همه از ناپدید شدن مهاجمین صحبت می کردند میدان شهر مملو از جمعیت بود پیر مردی که همه به او احترام می گذاشتند از پله ها بالا رفت و گفت : مردان زنگان باید از دختران این شهر درس بگیرند آنگاه رو به مردان کرد و گفت کدام یک از شما م

دوری جستن از اخبار بی ارزش و بعضا دروغ

ارد بزرگ فیلسوف برجسته کشورمان در مورد دوری جستن از اخبار بی ارزش و بعضا دروغ می گوید : روان خود را با خبرها و داده های نادرست به بند نکشیم . سایت فلسفه و نگاه ارد بزرگ http://falsafeheorodbozorg.blogspot.com

چشم و همچشمی یک مشکل عمده و نمادهای شهری

چشم و همچشمی یک مشکل عمده متاسفانه بسیاری از خانواده ها ما بدون توجه به نیاز های واقعی زندگی خود دچار اشتباهی به نام چشم و هم چشمی می شوند ! آنها احتمالا مسیر واقعی زندگی خود را گم کرده اند به گفته اندیشمند کشورمان : آنکه در بیراهه قدم بر می دارد آرمان و هدف خویش را گم کرده است . در این ارتباط خانم کفایت امیرپور نماینده امور زنان در وزارت اقتصاد و امور دارایی می گوید :بسیاری از مشکلات خانواده‌ها به خاطر چشم و هم چشمی در خرید وسایل و لوازم خانه در طول زندگی است، بعضی از زنان به منظور تعویض وسایل خانه و به دنبال تشریفات و ظواهر زندگی به خصوص در نزدیکی ایام نوروز،‌ همسران خود را به هر زحمت و مشقتی می‌اندازند تا لوام قدیمی خانه را عوض کند. ‌اکثر زنان جامعه ما زنان قانعی هستند و در مقابله با مشکلات و مسائل سخت زندگی با شوهران خود همراهی می‌کنند ولی تعدادی ‌هم هستند که در برابر خواست‌های خود گذشت نمی‌کنند ، طمع و زیاده‌خواهی در زندگی هم برای مرد و هم برای زن در بسیاری از موارد به بحران‌های جدی در زندگی‌های مشترک ختم می‌شود. داشتن تفاهم در برابر اختلافات و مسائل زندگی همچنین همفکری زوجین د