رد شدن به محتوای اصلی

آرامش از دیدگاه بزرگ


قلب شما در سکوت و آرامش ، به اسرار روزها و شبها شناخت می یابد ولی گوشهایتان در حسرت و آرزویند که آوای چنین شناختی را که بر قلبهایتان فرود می آید ، بشنوند . جبران خلیل جبران


آنانیکه همیشه در آرامش هستند لاابالی ترین آدمهایند . ارد بزرگ


لحظه پیروزی برای من از آن جهت شیرین است که پیران ، زنان و کودکان کشورم را در آرامش و شادان ببینم . نادر شاه افشار


بجاست دوستی بخواهی که به روزهایت تلاش و به شبهایت آرامش بخشد. جبران خلیل جبران


ما باید طبیعت را به چشم مادرمان بنگریم و با آرامش خودمان را به او تسلیم کنیم تا بتوانیم خیلی راحت احساس کنیم که به جهان باز می گردیم همانطور که همه موجودات دیگر باز می گردند. همه ما در حقیقت جزء جدایی ناپذیر این کلیم. طغیان عبث است، ما باید خودمان را به این جریان بزرگ واگذاریم . هرمان هسه


آرامش اگر همیشگی باشد سستی و پلشتی در پی دارد . ارد بزرگ


از قضاوت کردن دست بکش تا آرامش را تجربه کنی. دیپاک چوپرا


ما در بین کسانی که با ما هم عقیده اند، احساس آرامش داریم، ولی وقتی بزرگ می شویم که بین کسانی باشیم که با ما هم عقیده نباشند. فرانک


تنها آرامش و سکوت سرچشمه‌ی نیروی لایزال است. داستایوفسکی


اندیشه برتر در روزهای توفانی و آشوب و در همان حال خموشی و آرامش ، توانایی برتر خویش را از دست نمی دهد. ارد بزرگ


آرامش گهواره ای ست بر دامن خاک و سنگ پله هایی به جانب افلاک . جبران خلیل جبران


به زیبائی بیاندیش ، نه برای انگیزش ، که در جهت تعالی . زیبائی به هر جا آرامش می آورد ، چه دست ساز انسان چه طبیعی. پاول ویلسون


وقتی انسان آرامش را در خود نیابد ، جستجوی آن در جای دیگر کار بیهوده ای است.لارو شفوکو


آرامش،زن دل‌انگیزی است که در نزدیکی دانایی منزل دارد. اپیکارموس


جایی که شمشیر است آرامش نیست . ارد بزرگ


دانش امروز فر بسیاری در پی داشته ، اما نیروی جاری سازی آرامش به روان ما را ندارد . امنیت را بزرگان خردمند به ما می بخشند . ارد بزرگ


آرامش مدام نیز کسل کننده است. گاهی طوفان هم لازم است . فردریش نیچه


می گویند رسیدن به آرامش هدف است باید گفت آرامش تختگاه نوک کوه است آیا کوهنورد همیشه بر آن خواهد ماند ؟ بیشتر زمان زندگی او در پایه و دامنه کوه می گذرد به امید رسیدن به آرامشی اندک و دوباره نهیب دل و دلدادگی به فرازی دیگر . ارد بزرگ


منبع :
http://baz1baran.blogfa.com/post-187.aspx

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

دوری جستن از اخبار بی ارزش و بعضا دروغ

ارد بزرگ فیلسوف برجسته کشورمان در مورد دوری جستن از اخبار بی ارزش و بعضا دروغ می گوید : روان خود را با خبرها و داده های نادرست به بند نکشیم . سایت فلسفه و نگاه ارد بزرگ http://falsafeheorodbozorg.blogspot.com

سخنان بزرگان از آوای ستاره - AWA Star

باید بر فریب حواس خود پیروز شویم . فردریش نیچه آنکه می تواند ، انجام می دهد،آنکه نمی تواند انتقاد می کند. برناد شاو مدیری که تنها به سود می اندیشد، مانند تنیس بازی است که به جای توپ ، چشم بر تابلو امتیازها دوخته است. ایچک آدیزس یک زندگی مطالعه نشده ،ارزش زیستن ندارد . سقراط همیشه بین خود و همسرت بازه ای را نگاهدار تا به خواری گرفتار نشوی . ارد بزرگ کسی که دارای عزمی راسخ است ،جهان را مطابق میل خویش عوض می کند. گوته بیش از حد لازم مهربان باش . جکسون بروان آنهایی که آمادگی برای پاسخگویی به تجاوز دشمن را با گفتن این سخن که : " جنگ بد است و باید مهربان بود ، درگیری کار بدیست" را رد می کنند ، ساده لوحانی هستند که خیلی زود در تنور دشمن خواهند سوخت . ارد بزرگ افسوس که جوان نمی داند وپیر نمی تواند. محمد حجازی چاپلوسی هم گوینده و هم شنونده رافاسد می کند. دیل کارنگی شناور بودن خرد آدم در جهان احساس به او میدان بروز و رشد هنر را داده است . ارد بزرگ معنی حیات را درزیبائی و قدرت اراده باید جستجو کرد. ماکسیم گورکی برای آنکه عمر طولانی باشد، باید آهسته زندگی کنیم. سیسرون دست

شیر زنان ایران

سه هزار نفر از خونریزان مغول در شهر زنگان ( نام زنگان پس از نام شهین به شهر زنجان گفته می شد ) باقی ماندند جنگ در باختر ایران باعث شد دو هزار و هفتصد نفر دیگر از سربازان خونریز مغول هم از شهر خارج شوند و بسوی مرزهای دور روان شوند در طی یک هفته 67 مرد میهن پرست زنگان کشته شدند رعب و وحشت بر شهر حاکم بود سربازان مغول 200 پسر زنگانی را بزور به خدمت خویش درآورده و به آنها آموزشهای پاسبانی و غیره می دادند . اما هر روز از تعداد مغول ها کاسته می شد در طی کمتر از 30 روز فقط 120 مرد مغول در درون شهر باقی مانده بود و کسی از بقیه آنها خبر نداشت . دیگر مردان مهاجم پی برده بودند که هر روز عده ایی از آنها ناپدید می گردد . بدین منظور تصمیم گرفتند از شهر خارج شوند . و در بیرون شهر اردو بزنند . با خارج شدن آنها از شهر هیاهویی در شهر برپا شد و همه از ناپدید شدن مهاجمین صحبت می کردند میدان شهر مملو از جمعیت بود پیر مردی که همه به او احترام می گذاشتند از پله ها بالا رفت و گفت : مردان زنگان باید از دختران این شهر درس بگیرند آنگاه رو به مردان کرد و گفت کدام یک از شما م