رد شدن به محتوای اصلی

بعُد سوم (آرمان نامه ارد بزرگ) فر گرد *پشیمانی*


● بعُد سوم آرمان نامه ارد بزرگ ●
● فرگرد پشیمانی ●
در طول زندگی انسانها با موارد مختلفی از موقعیتها روبرو میگردند که شاید از قبل پیش بینی آنرا نکرده باشند در فرگردهای پیشین به واردی از انها نیز اشاره هائی داشتیم در این فرگرد ما به بحث پشیمانی خواهیم پرداخت که معمولا از جمله پیشآمد ها ووقایعی ست که معمولا انسان مایل به رویاروی باآن نیست وترجیح میدهد که حتی المکان بگونه ای زندگی کند که در چنین شرایطی قرار نگیرد اما بهر شکل آدمی در طول زندگی ,همواره می بایست پیش بینی خطا واشتباه را نیز کرده باشد چراکه به نسبت همین وقایع است که ما تجربیات خود را در موارد مختلف کسب میکنیم.
لذا زمانی که بر خلاف تصور ما اتفاقی رخ میدهد که باعث پشیمانی ما یا اطرافیان ما میگردد نمی بایست خود را باخته وبا فرورفتن به اندوه ِپشیمانی,مداوم خود را سرزنش کنیم . چراکه برای هر چیزعذاب آور و ناراحت کننده ای ,راه های گشایشی, نیز هست که میتوان به مدد از آنان خود را از زیر بار عذاب روحی ووجدانی واندوه مرتبط با آن نجات دهیم. بهترین راه برای رها شدن از درد پشیمانی این است که ,اگر آنچه رخ داده است در رابطه با فردی دیگر است, به هر شکل که برایمان مقدور است از دل او بدر اورده وبه او ابراز داریم که خود نیز از آنچه اتفاق افتاده نادم وپشیمان هستیم و شاید نه باندازه اووگاه بیشتر ازاو , اما بسیار از واقعه ی پیش آمده متاسف هستیم وقصد اندوهگین کردن یا آزار او را نداشته ایم .
* پشیمانی، اولین گام برای پوزش است. ارد بزرگ
مسلم بدانید که انسانی پیدا نمیشود که شما با صداقت کامل با اوروبرو گشته واندوه درونی خود را آشکار ویا افشا کنید واو باز هم از سر تقصیر شما نگذرد ولی اگر چنین کرده واو همچنان بر جای خود ایستاده وشما را همچنان محکوم دانسته وبه عصبانی بودن ادامه داده وبابرخوردی بد باشما مواجه شد بهتر است بیش ازاین اصرار نورزید ,چرا که شما وظیفه خود را انجام داده اید ومهم این است که شخص متقابل شما بداند که قصد ونیت خصمانه ای درکار نبوده وحتی ازاندوه او متاثر ویا شاید حتی بیشتر از او از آنچه رخ داده متاسف واندوهناکید و کسی که باز هم شما را نبخشد دیگر بدانید که او لایق دوستی با شما هم نیست چراکه دوست واقعی ,شما را میشناسد وبخوبی میداند که چه موقع شما بااو صادق هستید ومیداند که وقتی که شما از سر پشیمانی بسوی او آمده و نیاز دارید که بخشیده شوید بر پایه همان دوستی گذشته می بایست از سر تقصیر ما درگذرد .
________همدل _________
همدلی می بینم ,
همدلی را که مرا میخواند
ودرون دل من , میبیند
وبه همراه دل من جاری ست ,
تا بدریای محبت ریزد
همدل وهمراهی ,
که زمن دور وُ , بمن نزدیک است
وچه نزدیک به او, این دل ماست.
... می شناسد دل من...
گرچه حتی زنگاهم دور است
گرچه حتی که ندیده ست مرا
لیک انگار دلم همچو کتاب
پیش روی نگهش , باز شده ست
.مرا میخواند ...ومرا میخواند.
غربتم دردی نیست
اگر از غصه ی دوری باشد
غربتم ,غربت ِدلهای ,بسی
غمگین است
که مرا یاری آن نیست ,که یاور باشم
وبدینگونه دلم می بیند ,
که چه دستم کوتاه
وچه در مانده بجا مانده , دلم!
غربتم غربت نیست
گر تو همپای دل من باشی
و به هر روز و شبی
تو بخوانی دل ما را از دور
غربتم غربت نیست
چونکه یک یاور دیرینه مرا
همراه است ...
یاوری دور از من....
لیک با دل همراه
ف.شیدا / 1386
__________________
درنتیجه اگر دوستی باهمه ی این توضیحات ومعذرت خواهی وطلب بخشش بازهم چنین نکند حتما دوست اقعی ودلسوزی برای شما نیست ,که حاضر است ,همچنان شما رادر اندوه وعذاب وجدان ببیند اما از اشتباه شما نگذرد وانسانی هم که تااینحد بی گذشت وبد کینه باشد همان بهتر که او را شناخته از او حذر کنید ,چراکه درطی زندگی کسی دوست ویاور آدمی خواهد بود که از لحظه ای که نام دوست بر خود نهاد دوستی خود را نیزنشان داده وباشما همدلی کرده ودر غم شما نیز خود را شریک بداند ودر لحظاتی که حس پشیمانی شما را دریافت با شما دوستانه رفتار کرده وشما را ببخشد
دوست کسی ست که وقتی به سراغ او میروید وبااو درددل کرده و از هرچه هست ونیست بااوحرف میزنید انقدر دوستی داشته باشد که گوش کرده به دلداری شما بپردازد واگر موضوع مربوط باوست به پاس روزهای گذشته ودوستی پیشین از این اتفاق گذشت کند ودوستی رامقدم دانسته به شما فرصت جبران خطا بدهد.وچنانچه کینه ای وبد پیله وبداخلاق ویا بدعُنق بود دیگر به چکار دوستی شما می آید دوست را انسان برای چه مواقعی میخواهد برای زمانی که در غم وشادیودر بیماری وتندرستی بااو لحظاتی را به آرامش وشادی گذرانده ودر لحظه ی غم نیز اورا چون خود دانسته بااو حرف دل بگوئیم ودربیماری نیز احساس کنیم که از سوی او درک میشویم ازاینروست که میگویند بهترین شریک زندگی کسی ست که دردرجه ی اول دوست غمو وشادی وبیماری وتندرستی شما باشدوبهترین دوست کسی که درکنار او احساس ارامش کنید حال با هر اتفاق وپیش آمدی که در زندگی داشته یا داشته اید ومسلما شما نز درقبال او همینگونه باید باشید چون توقع یک جانبه به هیچ وجه راهی انسانی و انسان منشانه نیست که شخصی بادیگری هرگونه خود دوست دارد رفتار کرده ولی خوداما توقع داشته باشد تمام مدت از سوی دوست درک شود! چون این دوستی در معادله نیز پایا پای ومنصفانه نیست. در پشیمانی نیز,
در پشیمانی نیز, دوستی ودوست واقعی شما ست که به غم شما در هیچ شرایطی راضی نباشد درکل : «درهیچ شرایطی».


ادامه در لینک زیر :

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

شیر زنان ایران

سه هزار نفر از خونریزان مغول در شهر زنگان ( نام زنگان پس از نام شهین به شهر زنجان گفته می شد ) باقی ماندند جنگ در باختر ایران باعث شد دو هزار و هفتصد نفر دیگر از سربازان خونریز مغول هم از شهر خارج شوند و بسوی مرزهای دور روان شوند در طی یک هفته 67 مرد میهن پرست زنگان کشته شدند رعب و وحشت بر شهر حاکم بود سربازان مغول 200 پسر زنگانی را بزور به خدمت خویش درآورده و به آنها آموزشهای پاسبانی و غیره می دادند . اما هر روز از تعداد مغول ها کاسته می شد در طی کمتر از 30 روز فقط 120 مرد مغول در درون شهر باقی مانده بود و کسی از بقیه آنها خبر نداشت . دیگر مردان مهاجم پی برده بودند که هر روز عده ایی از آنها ناپدید می گردد . بدین منظور تصمیم گرفتند از شهر خارج شوند . و در بیرون شهر اردو بزنند . با خارج شدن آنها از شهر هیاهویی در شهر برپا شد و همه از ناپدید شدن مهاجمین صحبت می کردند میدان شهر مملو از جمعیت بود پیر مردی که همه به او احترام می گذاشتند از پله ها بالا رفت و گفت : مردان زنگان باید از دختران این شهر درس بگیرند آنگاه رو به مردان کرد و گفت کدام یک از شما م

بعُد سوم (آرمان نامه ارد بزرگ) فر گرد *طبیعت*

وقت سحر است , خیز ای طُرفه پسر پرباده ی لعل کن , بلورین ساغر کاین یک دَم عاریت دراین کنُج فنا بسیار بجویی ونیابی دیگر *خیام ●_ بعُد سوم آرمان نامه ارد بزرگ_ ● ●_ فرگرد طبـیـعت _● _________« سبز » _________ برگی بودم لطافت آبهای روان که ریشه هایم را طراوت بخشید در گذار زندگی ثابتم, شاید ,در ساقه ی وجود با عشق روئیده ام شاید گلهای سفیدی ازمحبت خمیده ام ,شاید, در بادهای شبانه ی تنهائی رازها گفته ام شاید با پروانه های عاشق اما برگی بوده ام با گلهای سفید محبت در گلزار زندگی که اگرچه روزی خواهد پژمرد ما زندگی را « سبز» زندگی کرد با عشق فرزانه شیدا __________________________ زندگی آدمی درطبیعتی شکل گرفته است در این زیباترین خلقت خداوند که هرچه به زمین وآسمان وهرکجای آن که بنگریم دیده از آن سیر نمیشود واز زیبائی ها ولطافت وظرافت آننیزهیچگونه ایرادی نمیشود گرفت . با اینوصف در خلقت خداوندی درهر آنچه آفریده است هرچه بیشتر دقیق شویم بیشتر به شگفتی فروخواهیم رفت وهمانگونه که در فرگرده ای پیشین نیز از آن سخن گفته ایم قدرت خداونتدی را جای هیچگونه تردیدی باقی نمانده است تا انسان در خود اندی

توصیه هایی برای روزهای مسافرت

همه ما برای تجدید قوا و بازگشت انرژی ضعیف شده خویش به خاطر روزمرگی باید عازم سفر شویم. سفر به ما انرژی لازم را می دهد و به قول ارد بزرگ : سفر ، نای روان است برای اندیشه و آرمان بزرگ فردا . پس حالا اگر قصد سفر دارید موارد زیر را حتما در نظر بگیرید : * دوربین عکاسی و تلفن همراه و وسایلی مانند اینها را به کمک بندشان به گردنتان آویزان کنید. * کیف و کوله پشتی و مانند اینها را هرگز از خود دور نکنید. بسیاری از کیف‎زنی‏ها زمانی رخ می دهد که فرد برای خرید لباس و یا کفش، سرگرم امتحان کردن آنهاست. * هرگز چیزی در جیب عقب شلوار خود نگذارید. * به هنگام سفر, پول نقد و کارت اعتباری ـ هر دو را ـ همراه داشته باشید. * برای هزینه هایتان در طول سفر برنامه ریزی کنید. * هزینه هایی مانند رفتن به رستوران و تفریحهای گوناگون را در برنامه ریزی تان در نظر بگیرید. * به خانواده های بچه دار توصیه می شود که به فرزندان خود پولی برای هزینه سفر بدهند تا خودشان برای آن تصمیم بگیرند. * در پیامگیر تلفنی منزلتان برای کسانی که به شما تلفن می کنند, پیام نگذارید که به سفر رفته اید. * با استفاده از یک یا چند «تایمر» می توانید