رد شدن به محتوای اصلی

بعُد سوم (آرمان نامه ارد بزرگ) فر گرد *کوهستان*

چون کوه مقاوم باش وبر سختی ها ی زندگی « شکیبا »
ای دل ,همه اسباب جهان ,خواسته گیر
باغ * طَربَت,به سبزه ,آراسته گیر
انگآه بر ان سبزه , شبی چون شبنم
بنشسته و بامداد , بر خاسته گیر
* خیام* ( * طربت =شادی تو)




● _ بعُد سوم آرمان نامه ارد بزرگ _ ●

● فرگرد کوهستان ●
*کوهستان ها هم رامشگاه آزادگان و بی پروایان است و نهیب ماندگاران تاریخ . ارد بزرگ
کوهستان را الگوی زندگی خویش کن:
« در پی خویش»:
کوهساری سنگی در غروبی غمناک
منم اینجا تنها
ملتهب از فریاد!
آمدم تا که در این خلوت سرد
بر سکوت دل خود چیره شوم!
آمدم تا که به فریاد بلند
بانک تکرار( مرا) داد زنم!!!
من در این پیچ و خم سنگی کوه
رو به هرسوی غریب
ناشکیبا از درد
در پی خویش فراوان گشتم
و به نومیدی و یاس
چشمه را آینه ی خود کردم!!!
لیک آخر ز چه رو
در پی اینهمه فریاد و فغان
گشتنی دور خود اندر دل کوه
گر یه ای ملتهب از جوشش درد
همچنان غمگینم ...همچنان آشفته؟
و ز بودن خالی!!!
اثری از من ِ من نیست چرا؟؟؟؟
در پی چیست که میگردم من؟!
کوله بارم خالیست ...
از امیدی که مرا راه برد!!
و من اما مغموم... بی هدف سرگردان
همچنان در راهم
و به شب نزدیکم..!
لیک این خاکی کوه
اینهمه سردی و دل سنگی او
رنگ خاکستری چهره ی او...سبزی بودن را
از دل پر طپشم می دُزدد
و سکوتش گوئی ...بر فغان دل من میخندد!
از من‌ِ ِ من اثری نیست ولی !
در من اما طپش بیهوده ست
در تلاشی مغموم
رفتن و جُستن خویش!!!
و من آخر ز چه رو همچنان در راهم
با کدامین شوقی راه شب می پویم
کوله بارم خالیست...
از امیدی که مرا راه برد
سال 1374ف.شیدا
_________________________________
زمانی که به طبیعت مینگریم آنچه در دیدگان ما جلوه زیبای خود را بیش از همه ی زیبائی ها مشغول بخود میدارد , مقاومت زمین وزمان وطبیعنی ست که بی آنکه قادر به دریافتن راز عظمت آن بوده باشیم همواره وهمیشه پا برجا بوده است وهنوز آمیان در کشف بسیاری از آن جا مانده وهر آنچه در خلقت وجود داشته ودارد وآفرینشی که بسیار با دقت وبرروی قانونی مستحکم پایه ریزی شده است همچنان رمزیست که بشر در پی بازیافتن تمامی دلایل ئی آن در تلاش شبانه روز بسر میبرد وانسان عامی نیز در حد اعتقاد وباور وتفکر خود این عظمت الهی را به نگاه نشسته است .


ادامه در لینک زیر :

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

دیاکو "اولین پادشاه ایران"

دیاکو بنیانگذار ایران و نخستین پادشاه سرزمین ماست دولت ماد یکی از سه تیره آریایی ( ماد، پارس و پارت ) فلات ایران است در سال ۱۳۳۲ پیش از تاریخ خورشیدی بود . مردم ایران او را به پادشاهی برگزیدند. شاهنشاه دیاکو همدان ( هگمتانه‌ ) را به پایتختی خود برگزید و در آن بر روی تپه‌ای، هفت دژ تو در تو ساخت و هر یک را به رنگ ویژه‌ای در آورد.دیاکو ۵۳ سال بر ایران فرمانروایی کرد او توانست اتحادی تاریخی بین تیره های مختلف نژاد آریایی ایجاد نماید . دیاکو ابتدا توانست 7 طایفه قوم ماد را با هم متحد کند ، وی سپس به عنوان رهبر و قاضی آن 7 طایفه انتخاب شد که این مساله در سال 701 قبل از میلاد مسیح اتفاق افتاد. پس از 7 سال رهبری در بین این 7 طایفه، وی از طرف مادها ، پارسها و پارتها به عنوان پادشاه ایران انتخاب شد و تا سال 656 قبل از میلاد مسیح حکومت کرد. ماجراهای به قدرت رسیدن دیاکو در کتاب تاریخ هرودوت آمده است. دیاکو پسر کیاکسار (کسی که می‌تواند خوب نشانه‌گیری کند) و کیاکسار نام پدرش دیاکو را بر فرزند گذاشته بود . فرهاد پسر دیاکو و دومین پادشاه ایران بود و بین سالهای 665 قبل از میلاد تا 633 قبل از میلاد حکو...

ایدز ، دیروز، امروز و فردا

بیماری ایدز از مخرب‌ترین بیماری‌هایی است که انسان با آن مواجه شده است. طبق آمارها در تعداد زیادی از کشورها شمار مبتلایان جوان آلوده به ویروس نقص ایمنی اکتسابی(‌‌HIV) بیشتر از دیگر گروه‌های سنی است. ویروس نقص اکتسابی سیستم ایمنی انسان نوع خاصی از گلبول‌های سفید خون (لنفوسیت های ‌‌T کمک‌کننده) را که در سیستم دفاعی بدن نقش مهمی دارند مورد حمله قرار می‌دهد. افراد مبتلا در معرض بیماری‌های مختلف ویروسی، باکتریایی انگلی تعدادی از سرطان‌ها و بیماری‌های عفونی قرار دارند. بنابراین علایم بالینی ‌‌HIV متنوع است. عفونت ‌‌HIV در سیر طبیعی خود چهار مرحله را طی می‌کند: 1- مرحله حاد 2- مرحله بدون علامت 3 - مرحله قبل از ایدز 4- مرحله انتهایی یا ایدز. (ممکن است تمام این مراحل در بیماران دیده نشود.) ‌ ‌ همه‌گیری ایدز در سطح جهان دکتر حسن آزاده متخصص زنان و زایمان، استادیار سابق دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و عضو سابق سازمان بهداشت جهانی(‌‌WHO) می‌گوید: "طبق آخرین آمار گزارش شده سازمان جهانی بهداشت(‌‌UNAIDS) در کنفرانس سال 2004گزارش شده تا اواخر سال2003 سی و شش تا چهل میلیون از افراد بالغ و 2/ 1میلی...

انتقاد سازنده آری، تحقیر کوبنده نه !

انتقاد سازنده آری، تحقیر کوبنده نه ! آیا شما نیز گه‌گاه با سخنان انتقادآمیز خود موجب رنجش دیگران می‌شوید؟ آیا از ترس این‌که مبادا کسی را از خود برنجانید، در بیان مطالبی که آن را مفید می‌دانید، تردید می‌کنید؟ پاسخ این پرسش‌ها اغلب مثبت می‌باشد چرا که مردم معمولاً‌ تمایل دارند انتقاد را به شکل منفی به کار برند و تعبیر و تفسیر کنند و یا به دلیل منفی بودنش از انتقاد کردن خودداری نمایند. اگر چند نفر را به طور اتفاقی انتخاب کنید و از آنان بپرسید « معنی انتقاد چیست؟» به احتمال زیاد خواهند گفت: «انتقاد اظهارنظری است مخرب، تحقیر‌کننده یا خصومت‌آمیز که هدفش عیبجویی است.» چرا انتقاد در مفهوم رایج خود دارای تاثیر تا بدین حد مخرب و منفی است؟ در انتقادهای متداول، انتقاد کننده معمولاً به شکلی غیرمنصفانه فقط روی نقاط ضعف انگشت می‌گذارد. انتقاد به صورت متداول خود جریانی منحصراً‌ یکسویه است. انتقاد نادرست احتمال رشد و پیشرفت را از بین می‌برد. این شیوه با تمرکز بر روی اعمال گذشته فرد روزنه هر نوع جبران و پرهیز از خطا را می‌بندد. وقت آن رسیده که در تعریف انتقاد تجدید نظر کنیم و بدین ترتیب مفهوم ق...